آثار تربیتی غیبت امام زمان

نویسندگان

1 طلبه سطح دو حوزه علمیه قم

2 طلبه سطح دو حوزه علمیه الزهرا دزفول

چکیده

پروردگار جهانیان برای تربیت انسان‌ها، انبیا و اولیایی را فرستاد تا بشر زیر سایه تربیت آنان به کمال برسد. این سلسله از اول خلقت شروع شده است و تا پایان ادامه دارد؛ اما در طول این مسیر، علل و عواملی مثل جهل، غفلت، سکوت و یا ناسپاسی مردم، به تغییراتی منجر شد؛ تا جایی که آخرین امام معصوم از دیدگان غایب گردید. غیبت با ایجاد حس نیاز به امام، از جهاتی سبب تربیت انسان‌ها خواهد شد و ایشان را به رشدی خواهد رساند که آماده پذیرش ولّی الاهی شدند و غیبت پایان یابد. از این رو، شناسایی آثار تربیتی غیبت، برای پذیرش‌‌‌‌ آن‌ها بسیار مهم‌‌‌ می‌نماید که این تحقیق به دنبال شناسایی این آثار است.
این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و به شیوه کتابخانه‌‌ای سازماندهی شده است. این تحقیق، بعد از مفهوم شناسی به آثار تربیتی غیبت در بعد فردی و اجتماعی در آیات و روایات پرداخته است. نتایج تحقیق عبارتند از: آثار تربیتی غیبت در بعد فردی: ۱. خودسازی و آمادگی فردی؛ ۲. به یاد امام بودن؛ ۳. عدل طلبی؛ ۴. دعا برای تعجیل در ظهور؛ ۵. تقوا و دوری از گناه؛ 6. نظم و برنامه ریزی؛ 7. دین شناسی بنیادین. آثار تربیتی غیبت در بعد اجتماعی عبارت است از: ۱. ظلم ستیزی و اصلاح طلبی؛ ۲. آمادگی و جهاد؛ ۳. زنده کردن امید به آینده؛ ۴. تلاش برای ایجاد حکومت اسلامی؛ ۵. مهربانی و خیر خواهی؛ ۶. ایثار و فداکاری ۷. بصیرت و آگاهی‌‌‌.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Training effects of Imam of the Age disappearance

نویسندگان [English]

  • Sayyid Hossein Hosseini 1
  • Sayyidah Ᾱmina Hosseini 2
1 Student of level 2 at the Seminary of Qom
2 Student of level 2 at the al-Zahra Seminary, Dezfoul
چکیده [English]

The Almighty God sent the Prophets to educate and train people, so that under the shadow of their education, humanity can reach the peak of perfection. This flow has begun from the beginning of creation and continues until the end; But along this path, some causes and factors such as ignorance, neglect, silence or ingratitude of the people, led to some bad changes; in a way that the last infallible Imam disappeared from the sight. The occultation, by creating a sense of need for the Imam, will in some ways lead to the training of people and will bring them to a level where they are ready to accept the divine guardian to ending the occultation. Hence, it is very important to identify the educational effects of the occultation in order to accept them.
This research is organized with a descriptive-analytical and library method. In this research, after the conceptology, the educational effects of occultation have been discussed in the personal and social aspects in the verses and Hadiths.  The results of the research are: training effects of the occultation in the individual dimension: 1. Self-development and individual preparation; 2. Remembering the Imam; 3. Seeking justice; 4. Praying for hastening the advent; 5. Observing piety and avoidance of sin; 6. Ordering and planning; 7. Basic theology. The training effects of the occultation in the social dimension include: 1. Standing against oppression and seeking reformation; 2. Preparation and Jihad; 3. Reviving hope for the future; 4. Trying to establish an Islamic government; 5. Kindness and benevolence 6. self-sacrifice; 7. insight and knowledge.

کلیدواژه‌ها [English]

  • training
  • occultation
  • Imam of the Time
  • effects of the occultation

آثار تربیتی غیبت امام زمان (عج)

سید حسین حسینی[1]

سیده آمنه حسینی[2]

چکیده

پروردگار جهانیان برای تربیت انسان‌ها، انبیا را فرستاد تا بشر زیر سایه تربیت آنان به اوج کمال برسد. این سلسله از اول خلقت شروع و تا پایان ادامه دارد؛ اما در طول این مسیر، علل و عوامل مثل جهل، غفلت، سکوت و یا ناسپاسی مردم، به تغییراتی منجر شد؛ تا جایی که آخرین امام معصوم از دیدگان غایب گردید. غیبت با ایجاد حس نیاز به امام، از جهاتی سبب تربیت انسان‌ها خواهد شد و ایشان را به رشدی خواهد رساند که آماده پذیرش ولّی الاهی شدند و غیبت پایان یابد. از این رو، شناسایی آثار تربیتی غیبت در جهت پذیرش آن‌ها بسیار مهم می‌نماید.

این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و به شیوه کتابخانه‌ای سازماندهی شده است. در این تحقیق، بعد از مفهوم شناسی به آثار تربیتی غیبت در بعد فردی و اجتماعی در آیات و روایات پرداخته شده است. نتایج تحقیق عبارتنداز: آثار تربیتی غیبت در بعد فردی: ۱.خودسازی و آمادگی فردی؛ ۲. به یاد امام بودن؛ ۳. عدل طلبی؛ ۴. دعا برای تعجیل در ظهور؛ ۵. تقوا و دوری از گناه؛ 6. نظم و برنامه ریزی؛ 7. دین شناسی بنیادین. آثار تربیتی غیبت در بعد اجتماعی عبارت از: ۱. ظلم ستیزی و اصلاح طلبی؛ ۲. آمادگی و جهاد؛ ۳. زنده کردن امید به آینده؛ ۴. تلاش برای ایجاد حکومت اسلامی؛ ۵. مهربانی و خیر خواهی؛ ۶. ایثار و فداکاری؛ ۷. بصیرت و آگاهی.

واژگان کلیدی: تربیت، غیبت، امام عصر، آثار غیبت.

مقدمه

یکی از مهم ترین فلسفه‌های بعثت انبیا (علیهم السلام) که در آیات قرآن نیز به صراحت بیان شده است، تربیت و تزکیه انسان‌ها می‌باشد. انبیا (علیهم السلام) در هر عصر و جامعه‌ای، به عنوان مربیان الاهی نقش مهمی در تربیت انسان‌ها داشته اند. بعد از آخرین فرستاده الاهی، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) اولیا و جانشینان منصوص و بر حق ایشان نیز تمام تلاش خویش را برای تربیت افراد به کار گرفتند؛ اما با غیبت امام زمان ( ، با توجه به این که غیبت سابقه داشته و در زمان انبیا نیز رخ داده است (در مورد سابقه غیبت در آثاری چون کمال الدین شیخ صدوق و الغیبه شیخ طوسی به تفصیل سخن گفته شده است) و با توجه به عدم بهره مندی کامل از وجود ایشان (هرچند طبق اعتقاد قطعی شیعه، امام و ناظر است و زمین لحظه‌ای از حجت خدا خالی نخواهد بود) باید امر غیبت از جنبه‌های مختلف مورد دقت قرار گیرد. یکی از جنبه‌های مهم در مقوله غیبت که باید مورد بررسی دقیق واقع شود، جنبه تربیتی آن است؛ بدین معنا که اگر مربی انسان‌ها، یعنی امام، غایب شده است، این گونه حضور چه آثار تربیتی برای مردم خواهد داشت؟ اهمیت دانستن این نکات تربیتی، وقتی دو چندان می شود که گاه، تحقق ظهور حضرت به تکامل نفوس با توجه به همین نکات تربیتی است؛ یعنی خداوند، ولّی خود را غایب می کند تا با ایجاد حس اضطرار به امام معصوم در مردم، آن‌ها به خود بیایند و با توجه به آنچه لازمه ظهور ایشان است، خود را با توجه به مسائل تربیتی، رشد دهند. با ایجاد ظرفیت تحمل ولی خدا در خود و جامعه، مقدمات پایان یافتن غیبت نیز فراهم می‌شود.

بر اساس بررسی های نگارنده، در این زمینه، تحقیق مستقلی یافت نشد؛ کتب ها و مقالاتی نزدیک به این موضوع ملاحظه می شوند که از آن جمله می‌توان به« آثار تربیتی انتظار حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)»، از رضوان حیدر؛« غیبت امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف)»، از محمد ابن حسن طوسی؛« عطر انتظار از سید محمد رضا طباطبایی و« الغیبتة»، از محمد باقر مجلسی، اشاره کرد.در پژوهش پبش رو با روش توصیفی و مطالب آن با شیوه کتابخانه‌ای می‌باشد و در پی پاسخ به این سوال است که آثارتربیتی غیبت حضرت ولی عصر (علیه السلام) کدامند؟

مبنای این پژوهش نقش و تاثیری که مؤلفه های تربیتی می توانند در زمان غیبت امام عصر (عج) بر زندگی فردی و اجتماعی داشته باشند.

 

مفهوم شناسی

قبل از این که به مباحث پژوهشی بپردازیم، ضروری است در این بخش معانی لغوی و اصطلاحی واژهای تربیت و غیبت را بررسی کنیم.

تربیت: لغت شناسان « تربیت» را چنین معنا کرده اند : «تربیت »در لغت به معنای رشد و نمو و پرورش دادن است.[3] راغب اصفهانی بر آن است که تربیت، دگرگون کردن گام به گام و پیوسته هر چیز است تا آن‌گاه که به انجامی که آن را سزد، برسد.[4] تربیت به معنای پرورش در جهت رشد و کمال[5] است و در اصطلاح حقوقی نیز تربیت به معنای پرورش روحی و اخلاقی اطفال به کار رفته است.[6] اندیشمندان اسلامی، قائل هستند اصل تکلیف و نیز عقل و اراده آدمی نشان از آن دارد که انسان تربیت پذیر است.[7] تربیت از منظر دین عبارت است از: رشد الاهی، طهارت، حیات طیبه، قرب، رضوان، تزکیه و تهذیب نفس.[8]

غیبت: در تعریف غیبت چنین بیان شده است: «غیبت» در لغت از « غ-ی- ب» گرفته شده و بر چیزی که از دیده‌ها پنهان باشد، دلالت می‌کند.[9] و در اصل درباره پنهان شدن خورشید و ماه و ستارگان به کار می رود که مدتی در جایی حضور دارد و پس از آن، از دیدگان رفته است و دیگر دیده نمی شود[10] و در اصطلاح مهدویت به پنهان زیستی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف )گفته می شود.

بر این اساس، امام زمان در این زمان غایب است و شخص ایشان در حالی که میان مردم است، شناخته نمی شود. این غیبت به این لحاظ که فعل خداوند متعال است و از حکمت خداوندی خارج نیست، قطعا دارای آثار متعددی است و بر مردمان است که با توجه به آثار مترتب بر غیبت امام زمان خود، راه رشد را بپیمانند. در ادامه به برخی از این آثار اشاره می‌شود:

 

1 .آثار تربیتی غیبت در بعد فردی

آثار غیبت را به لحاظ تربیتی می‌توان به دو بخش « آثار فردی» و« آثار اجتماعی» تقسیم کرد که در ذیل به برخی از آن آثار در بعد فردی اشاره می‌شود:

1-۱. خودسازی و آمادگی فردی 

یکی از آثار تربیتی غیبت در بعد فردی،« خودسازی و آمادگی فردی »است و چنین تحولی قبل از هر چیز، عناصر آماده و باارزش انسانی نیاز است که بتواند بار سنگین چنان اصلاحات وسیعی را در جهان به دوش بکشد و این، در مرحله اول، به بالاترین سطح اندیشه و آگاهی روحی و فکری برای همکاری در تحقق آن برنامه عظیم محتاج است.[11]

انتظار و ویژگی عدل برانگیز آن، به‌گونه‌ای است که انسان را به حرکت در مسیر متناسب با اهداف وعقاید صحیح برمی انگیزد واز گرایش به جهت‌های نامتناسب وناسازگار باز می دارد. نقش و اثر حیاتی انتظار در انسان‌ها، تحریک آن است. به عبارتی، انتظار، عامل حرکت وزمینه ساز تحول درونی انسان است؛ چرا که منتظر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، مثل میزبان منتظراست که پاکیزه وآماده، شاد وچشم به راه است؛ با علم به نظارت ومراقبت خدا و حضرت و با هدف منتظر واقعی بودن و از یاران حضرتش به شمار رفتن، با کوشش برای پاکی درون وتهذیب نفس وایجاد آمادگی روحی، برای ایجاد ارتباط روحی و عاطفی و همسنخ شدن با امام خود؛ شاد وچشم به راه امام منتظران است.

تهذیب نفس وایجاد تحول درونی در رفتار وکردار واعمال، وجه همت کسانی است که به امام عادل وجامعه ایده آل می‌اندیشند وبا صبر و طمأنینه، به ظهور وآمدن او امیدوار هستند. اخلاق را باید اصلاح کرد؛ چرا که منتظر در فرهنگ مهدوی با قطعی و نزدیک دانستن ظهور، هر لحظه ظهور موعود عادل خود را احتمال می دهد. از این رو، در امر اصلاح ومهذب شدن خود، سهل انگاری نمی کند.[12] و با صبر در برابر گناه و هوا و هوس و کسب فضایل اخلاقی، در آمادگی خود می‌کوشد.

انسان منتظر، افزون بر تحول درون ونفس خویش، برای احیای حقوق از دست رفته واقامه عدل تلاش می کند؛ چرا که انتظار، تعهدهای انسانی را در قبال خود وانسانهای دیگر قوت می‌بخشد. انسان منتظر با مشاهده اوضاع جامعه، از خود می پرسد: چرا در جامعه، درگیری، ناعدالتی ونافهمی است؟! چرا برخلاف مبانی تربیتی وعقلی عمل می‌شود؟!

چنین انسان صبور وخواهان عدل منتظر روزی است که اوضاع آن به‌گونه‌ای باشد که اقتضای آفرینش است و لذا به خودسازی وجامعه سازی می اندیشد وبرای آن تلاش می‌کند.

۲-1.به یاد امام بودن

یکی از عوامل مهم فاصله گرفتن از ولّی خدا «غفلت» است. غیبت امام زمان نوعی هشدار خداوند متعال برای جامعه اسلامی است تا مسلمین به خود آیند و ابرهای غفلت را کنار زده و در صراط مستقیم الاهی قرار گیرند. از این رو، غیبت امام زمان برای مومنان دارای نکات تربیتی فراوانی است که از جمله مهم ترین آن‌ها دائما به یاد حضرت بودن است تا بتوانند از دام غفلت رهایی پیدا کنند. همان طور که در زندگی انسان مشکلات، مصایب و حوادث وجود دارد؛ همراه آن، فتنه‌ها، وسوسه‌ها و زینت‌ها به زندگی انسان متصل است و ناچار هر کدام از این فتنه‌ها و مشکلات در بعضی مواقع دل انسان را می‌لرزاند و آرامش خاطر را از او می‌گیرد و غفلت را در قلب او ایجاد می کند که این ضرربارترین دشمن انسان است؛ چرا که غفلت گمراه می‌کند و انحراف در راه می‌آورد.[13] لذا بهترین راه برای نجات از آن‌ها «ذکــر خــدا اســت»: (ألا بِذِکر اللّـه تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب)[14] و امام (علیه السلام) فرموده اند: ( إِنَّ ذکرنا من ذکر الله)[15] در جای دیگر آمده است: «انا اذا ذکرنا ذکر الله»؛[16] یعنی ذکر خدا و ذکر معصومان (علیه السلام) یکی است و در طول یکدیگرند. ذکر حضرت مهدی (علیه السلام) یکی از آثار انتظار است؛ با این بیان که لازمه انتظار هر منتظری که در انتظار کسی نشسته، این است که هر وقت و هر لحظه و در هر حال و در هر زمانی در ذکر منتظر خود باشد؛ زیرا منشأ واقعی انتظار برگرفته از محبت است، تا وقتی که منتظر محبوب او نباشد، منتظر او نخواهد بود.

بنا براین، کسی که در عصر غیبت و در انتظار ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، باید تمام اوقات و حالاتش به ذکر حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشغول باشد؛ زیرا ذکر آن حضرت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یکی از لوازم تربیت در جهت یاری آن حضرت است.

3-1. عدل طلبی 

انسان منتظر در عصر غیبت باید به زیور عدالت، تقوا و پارسایی آراسته باشد. حکیمی در این باره می گوید: «منتظران ظهور مهدی که در انتظار حکومت عدل جهانی به سر می برند، باید پیوسته نمونه عدل و عدل طلبی باشند.»[17]

اگر فردی با اجتناب از معاصی و رعایت تقوای الاهى، بتواند ملکه عدالت را در خود پدید آورد و با ایجاد تعادل در میان قوای نفسانی خود ارکان حیات اخلاقی را در وجود خویش نهادینه کند، می تواند در عصر ظهور که عصر استقرار عدل ناب و مطلق است، خویشتن را با اوضاع جدید تمدن توحیدی مهدوی هماهنگ کند؛ در غیر این صورت، فرد، قدرت جذب مؤلفه‌های فرهنگ عدالت محور دولت مهدی را نخواهد داشت. در عصر غیبت که باید آمدن آن عدل مطلق را منتظر بود، نگرش صحیح و سازنده به مسائل تربیتی غیبت، به انتظار پویا منجر خواهد شد؛ انتظاری که بهترین عمل نزد خداوند،[18] با فضیلت ترین عبادت[19] و آموزه‌ای است که انسان های منتظر را از اهل هر زمانی افضل می کند.[20]

4-1. دعا برای تعجیل در ظهور

داشتن درخواست همیشگی و واقعی برای پایان یافتن غیبت و به ثمر رسیدن آرمان الاهی همه انبیا را می‌توان ثمره غیبت (که هشدار خداوند برای بیداری امت آخرالزمان است) به شمار آورد. دعا مطلقاً و به ویژه دعا برای تعجیل در ظهور، یکی از مهم ترین کارها در عصر غیبت است؛ با این بیان که دوری محبوب برای محب سنگین است، خصوصاً دوری کسی که تمام امیدها به او وابسته باشد و کسی که تمام انحراف و کجی را خاتمه خواهد داد و[21]کسی که عدل و انصاف را بر تمام گیتی برپا خواهد کرد.[22] دعا در عصر غیبت با توجه به این ویژگی‌ها، موجبات تربیت منتظران را فراهم خواهد کرد؛ چرا که با دعا برای فرج منجی انسانها، جهت سوگیری دعاکننده نیز دوری از انحراف، انس با دعا و عمل مطابق دستورهای دین خواهد شد. از طرفی، انتظار چنین شخصی برای منتظر سخت است و لذا از عمق جان و با تمام وجود گمشده خود را از خدا می‌طلبد؛ طبعاً با این رویکرد ، دعای او مانند دعای کسی است که در دریا گرفتار طوفان شده و کشتی اش شکسته شده و در حال غرق شدن است و برای نجات خود دست و پا می زند، و چرا چنین نباشد، در حالی که منتظر در زمان غیبت، گرفتار مشکلات متعدد می‌گردد: از یک جانب، میان موج های پر خروش حکومت های خودکامه و در دل دریای طوفانی و تاریک و در اجتماعات فاسد بشری کشتی سعادتش را شکسته می بیند و از جانب دیگر، دل را از دوری امام و مولایش مضطرب می‌یابد. لذا بدون ذره‌ای ظاهر سازی و خودنمایی از صمیم قلب دست به دعا بر می دارد و برای تعجیل ظهور آن حضرت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعا می‌کند. چنانکه در یکی از توقیعات حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به این مطلب تاکید شده است: «و اکثروا الدعا بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم؛[23] و برای تعجیل فرج بسیار دعاکنیـد کـه هـمـان فرج شما است. »البته طبیعی است که منتظر به دعا بسنده نمی کند، بلکه کسی که در حال غرق شدن است، همان گونه که برای نجات خود دست به دعا بر می دارد و امداد غیبی می طلبد؛ هیچ گاه سعی و تلاش خود را فراموش نمی کند.

 

5-1. تقوا و دوری از گناه

کسی که با غیبت امام زمان خود مواجه شده است و حال آن که اعتقاد دارد زمین از حجت خدا لحظه‌ای خالی نمی ماند[24] و همچنین می داند که داشتن تقوا و دوری کردن از معصیت، مورد رضایت امامش می‌باشد و نیز غایب بودن امام را مشکلی از جانب خود[25] و مجازاتی از جانب پروردگار می‌داند؛ تمام تلاش خود را برای کسب تقوا و دوری از گناه خواهد کرد که همین امر عوامل تربیت او را در این زمینه فراهم کند.

 این امر در جهت ظهور شخصی نیز قابل استفاده است.

 «مهم آن است که انسان در عصر غیبت به وظایف دینی خود عمل کند؛ از گناهان دوری کند، تقوا و پاکی داشته باشد؛ زندگی اش از راه حلال تأمین شود و اگر صلاح، باشد توفیق دیدار هم می یابد. در یک کلمه، چله نشینی ذکر و ختم و توسل و گریه و ناله زمینه ساز دیدار نیست، بلکه «تقوا» نقش عمده را دارد.[26]

حضرت مهدی چه بسا در میان مردم باشد و میان آنان رفت و آمد کند؛ ولی صالحان و پاکان اند که می توانند او را ببینند با چشم پرگناه چگونه میتوان انتظار دیدن آن تجسم پاکی و طهارت را داشت؟ کسی که بازیچه دست شیطانی است، چگونه امید دارد که رخسار آفتابی آن عبد صالح خدا را ببیند؟ به شهادت تاریخ برخی از زهاد، عالمان و عارفان وارسته به دیدار او نایل شده اند و لذا دیدار چهره محبوب او در عصر غیبت محال نیست؛ ولی شرط آن، صدق و صفای دل و پاکی درون و طهارت جان و حلال بودن درآمد است :« و ما هو محجوبٌ عَنکُمْ، ولکن حَجَبَهُ سُوءٌ أعمالکم؛[27] او از شما پنهان و پوشیده نیست، بلکه کارهای بد شماست که اورا از نظرتان پنهان کرده است».

6-1. نظم و برنامه ریزی

اسلام دین نظم و انضباط است و از انسان می خواهد هماهنگ با نظام هستی، نظم را در تمام شئون زندگی حاکم کند. لذا در کلمات مولای متقیان، حضرت علی (علیه السلام) می‌بینیم که آن حضرت (علیه السلام) بعد از تقوا نظم را مورد سفارش قرارداده است.[28] نظم و برنامه ریزی، علاوه بـر سرعت و سهولت در کار، عامل رشد و شکوفایی شخصیت انسان می‌شود.[29]

اساساً یکی از رموز موفقیت مردان بزرگ در عرصه‌های مختلف زندگی، وجود نظم و برنامه ریزی در زندگی آن‌ها بوده است. انسان‌های بسیاری توانسته اند از نردبان نظم، به بام مراد صعود و قله‌های افتخار را فتح کنند. بنا بر این، برای رسیدن به هر هدفی لازم است فرد نظم و برنامه ریزی داشته باشد. در عصر غیبت یکی از جنبه‌های تربیتی غایب شدن امام زمان، این می شود که منتظرانش با این تفکر که در انتظار کسی هستند که او جهان را از عدل و قسط و معنویت پر و دنیا را از هدایت سرشار خواهد کرد، انتظار چنین کسی و شرکت در چنان هدفی مستلزم طرح وسیع و نظم دقیق و برنامه جهانی است . لذا کسانی که در عصر غیبت برای زمینه سازی ظهور، طرح و برنامه ندارند، در وجود آن‌ها، انتظار به معنای حقیقی نهادینه نشده است. مگر می توان بدون نظم و برنامه ریزی جهانی دنیا را به سعادت و خوشبختی رساند، آن هم در دنیایی که جبهه کفر با همه امکانات و برنامه ریزی منظم در مقابل اسلام آمده است؟ لذا بایستی «کسی که در انتظار حکومت جهانی و عدالت جهانی است، برای رسیدن به آن برنامه ریزی کند و منظم آن را دنبال کند؛ وگرنه در انتظار خود صادق نیست.»[30]

 

7-1. دین شناسی بنیادین

همان گونه که گذشت، غیبت امام مهدی، فعل خداوند متعال است و چون امری حکیمانه و هدفمند است، بر همه مومنان به حضرتش لازم است که به منظور نجات از هلاک و انحراف، به دنبال فهم دقیق تر و عمیق تری از دین اسلام باشند. فهم بهتر از دین، شرط فهم کردن غیبت امام زمان و در سایه آن، درک بهتر انتظار واقعی است. «مطالعه تاریخ، نشان می دهد که ادیان، بر اثر عوامل مختلف و با گذشت زمان‌های متمادی، آرام آرام از خلوص نخستین خود فاصله می گیرند و خطوط اصلی و فرعی آنها، با حذف و اضافه، تبدیل و تغییر، تأویل و تفسیر و دچار تحریف می شوند. هرگونه تحریفی، از یک نظر، به دو دسته لفظی و معنوی تقسیم می شود. درباره وقوع تحریف در اسلام باید گفت: هر چند در کتاب آسمانی (قرآن کریم) تحریف لفظی راه نیافته است؛ اما در طی چهارده قرن گذشته، عواملی چون تفسیر به رأی یا کج فهمی قرآن، فقدان بخشی از منابع حدیث، سیره و سنت، جعلِ حدیث، تحریف تاریخ و شخصیت‌ها، نفوذ فرهنگ‌های بیگانه و پیدایش رگه‌های نفاق، مهجور شدن وحی از صحنه‌های زندگی اجتماعی و حیات سیاسی، ترویج اسلام شناسی‌های مسموم و مغرضانه، مانند تک بُعدی دیدن دین، همگی به نوعی در محدود ساختن خلوص اسلام نقش داشته اند.»[31]

در زمان غیبت، طبق سفارش متعدد ائمه اطهار، لازم است با مراجعه به عالمان راستین و متقی، دین خود را از انحراف و کجی محافظت کنیم. از این رو، وظیفه هر فرد در جامعه منتظر در عصر غیبت است که اسلام ناب را از سرچشمه‌ها اصیل آن که همان عالمان مورد تایید ائمه هستند، دریافت کنند.

براین اساس، در زمان غیبت امام مهدی، اگر دین شناس نباشیم، قطعا در دام افراط و تفریط خواهیم افتاد و لذا غایب بودن حضرت و لزوم پی بردن به دستور های دین و تبعیت از این دستورها ، به مثابه یک مربی، ما را به حساسیت و غیرت دینی وادار می کند و به تبعیت از عالمان و متخصصان راستین رهنمون می‌شود؛ همان گونه که امام مهدی این عالمان راستین را حجت بر خلق معرفی کرده است:

 «...وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْهِم؛ و امّا در رخدادها، حوادث واقعه، درباره آن مسائل به راویان حدیث ما رجوع کنید که آنان حجّت من بر شما هستند من نیز حجّت خدا بر آن‌ها هستم.»[32]

  1. 2. آثار تربیتی غیبت در بعد اجتماعی

بعد دیگری از آثار غیبت امام مهدی، در عرصه مسائل اجتماعی تحلیل و تفسیر می‌شوند که از آن جمله می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

2.۱. ظلم ستیزی و اصلاح طلبی

آن گونه که گذشت، غیبت امام زمان (عج) تازیانه‌ای است برای بیداری و به خود آمدن بندگان از طرف خداوند متعال؛ به گونه ای است که ایشان را به آن اضطرار و منجی طلبی بکشاند و آنان را برای پذیرش حکومت جهانی حضرتش مهیا کند. اگر این نگرش به غیبت ایجاد شود، باعث خواهد شد منتظران آن منجی الاهی همیشه برای صلاح و نیکی اجنماعشان قدم بردارند و چون به دنبال نور هدایت امام هستند، از تاریکی‌های ظلم و بیداد دوری می کنند تا ابرهای تاریک کنار رفته و جمال آن خورشید ربانی نمایان شود. از این رو، منتظر باید« صالح »و «مُصلح» باشد.

در اسلام، درباره لزوم مبارزه با هرگونه فساد اخلاقی، سیاسی و اجتماعی تأکید فراوان شده و به‌صورت« امر به معروف و نهی از منکر» بیان گردیده است. امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه فقه اسلامی، وظیفه شرعی و همگانی است و نتیجه مستقیم اجرای این فریضه، اصلاح فرد و اجتماع است. در اسلام برای درک اهمیت این اصل، آیات و روایات فراوانی آمده است؛ از آن جمله: « کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ...؛ »[33]شما بهترین امتی بودید که به سود انسان‌ها آفریده شده اند؛ چه این که امر به معروف و نهی از منکر می کنید و به خدا ایمان دارید. امیر المومنین در خطبه‌ای فرمود:

«یا ایُّها الناس! أنَّ اللهَ یَقَولُ لَکُم: مُرُّوا بالمَعروفِ وَ انهَوا عَنِ المُنکرِ قَبلَ أَنْ تَدعوا فَلا اُجیبَ لَکُم وَ تَسْألونی فَلا اُعطیکُم وَ تَستَنْصِرونی فَلا أَنصُرکُم)؛[34] ای مردم! خداوند می فرماید: امر به معروف و نهی از منکر کنید، پیش از آن که مرا بخوانید و به شما پاسخ ندهم و از من درخواست کنید، شما را محروم کنم و از من یاری طلبید و شما را یاری نکنم.»

همچنین امام باقر (علیه السّلام) فرمود:

إنَّ الأَمرَ بالمَعروفِ وَ النَّهیَ عَنِ المُنکَرِ سَبیلُ الأنبیاءُ وَ مِنهاجُ الصُّلَحاءِ فَریضَةُ عَظیمهٌ بِها تُقامُ الفَرائضُ وَ تأمَنُ المذاهِبُ وَ تَحِلُّ المَکاسِبُ وَ تُرَدُّ المظالمُ و تُعَمَّرُ الأرضُ وَ یُنتَصفُ مِنَ الأعداء و یَستَقیمُ الأمرُ؛[35] بی تردید امر به معروف و نهی از منکر، راه پیامبران و روش صالحان است. امر به معروف و نهی از منکر، وظیفه ای سترگ و خطیر است که سایر واجبات دینی با آن میسر می شود، راه‌ها امنیت می یابد، درآمدها حلال و مشروع و مظالم دفع و زمین آباد می گردد، از دشمنان انتقام گرفته می شود و امور سامان می یابد.

2-۲. آمادگی و جهاد

در برخی از روایات اسلامی‌آمده است که یکی از علل و حکمت‌های غیبت امام مهدی (علیه‌السّلام) این است که آن حضرت به وسیله غیبت از یوغ بیعت با طاغوت‌های زمان آزاد می‌شود و تعهد و بیعت با هیچ حاکمی را بر عهده ندارد؛[36]تا بتواند با این رویکرد در زمان قیام خود آزادانه تلاش کند.

در همین زمینه در بیان ائمه هدا، برای زمان غیبت و برای تربیت نسلی که آماده و پذیرای حضرت بقیة الله خواهند شد؛ راهنمایی‌ها و راهکارهایی ارائه شده است. این راهکارها برای تربیت نسل تراز ظهور حضرت در سایه غیبت امام مهدی و در طول زمان رخ خواهد داد. لذا امامان برای این نسل در زمان غیبت، «انتظار فرج» را واجب اعلام کرده اند و این انتظار هیچ گاه به معنای خودسپاری به قضا وقدر نیست، بلکه منظورشان از انتظار، آمادگی دائم وشبانه روزی برای جنگیدن در رکاب مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «هر یک از شما شیعیان باید [خود را] برای قیام قائم، آماده کند، هر چند با یک تیر باشد.» [37] همچنین به شیعه توصیه شده است که هر روز با خواندن دعای عهد، با حضرت بیعت وخود را برای قیام آماده کند. آن جا که می گوید: «... مرا از شهیدان رکابش قرار بده!»[38]

بدین گونه، انتظار شیعه برای ایجاد حکومتی عادلانه او را آرمانگرا کرده است. این آرمانگرایی، روحیه‌ای انقلابی به شیعه بخشیده؛ به‌گونه‌ای که در طول تاریخ غیبت، پرچمداری انقلاب را همواره بر عهده گرفته است؛ به بیانی دیگر:

«نظریه‌ای تاریخی وجود دارد که بالقوه زمینه ساز فرضیه انقلاب می تواند باشد... بر این اساس که امام دوازدهم، حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در سال ۸۹۳ میلادی ناپدید شد و در نهایت، برای ایجاد عدالت در دنیا ظاهر می شود. به طور اصولی شیعه متوجه شده است که بین این دو تاریخ، عدالت واقعی در دنیا وجود ندارد که به طور بالقوه نظریه انقلابی است.»[39]

بر این اساس، شیعیان با صبر وتحمل در برابر دشواری های راه و بهره مندی از روحیه عدالتخواهی، با پیروی از رهبران شیعی وحفظ وحدت و همدلی، با حضور در صحنه‌های پیکار نظری وعملی و با همکاری انسان های خداجو وعدالتخواه، آماده قیام شده و به قیام های زمینه ساز انقلاب جهانی اقدام کرده اند.[40] همراهی برخی مردم با مدعیان دروغین مهدویت بر اساس همین آرمان خواهی است که متأسفانه این مدّعیان برای رسیدن به اهدافشان از آن بهره برداری کرده اند.

در اهمیت وآثار انتظار شیعه، همین بس که دشمنان در جلسات خود آن را مانع تسلط بر مسلمانان می شمارند؛ چنان که در کنفرانس تل آویو، مایکل امجی گفته است: «شیعیان با نام امام حسین (علیه السلام) قیام میکنند وبا اسم امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیامشان را حفظ می کنند.»[41]

3-2 . زنده کردن امید به آینده

«امید» و«آرزو»، از ویژگی های فطری انسان هستند؛ چرا که هر دو، به آینده نگاه دارند و نمایانگر خواسته‌های بشر و گویای سعادت انسان هستند. «امید»، با عقل بشر وخواسته‌های خردمندانه وامکان پذیر همراه است؛ مثل بیمار که به بهبودی امید دارد، اما «آرزو» گاه با عقل هماهنگی دارد وگاه ندارد؛ مثل پیرمردی که آرزوی جوانی دارد. آرزومند، رسیدن به آرزویش را انتظار دارد؛ ولی به سوی مقصود خود قدم برنمی دارد؛ در حالی که امیدوار در پی امید میرود وتلاش می کند.

امید، امری است خردمندانه که وبا افزایش آن، هدف وآرمان که اموری عقلانی است، به دنبال خواهد آمد وهر دو، همگام برای ایجاد انگیزه وعمل در فرد پیش می روند.

به عبارت دیگر، زمانی که امید در یک مبحث اجتماعی، افزایش یابد، هدف اجتماعی با آرمان بشری، همسو می گردد و بشر برای رسیدن به آن امید وآرمان اجتماعی باید تلاش کند و در سختی ورنج، مقاومت نشان دهد. از جمله موارد، تلاش انبیا واولیا برای هدایت انسان ها به امید سعادت آنان است؛ چنان که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: «اگر خورشید را در دست راست وماه را در دست چپ من بگذارید، از تلاش برای سعادت بشر دست برنمی دارم.»[42] نمونه دیگر، امید بشر به تحقق ظهور وتشکیل حکومت عدل ورحمت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ومدینه فاضله وقرار گرفتن در زمره یاران حضرت است.[43]

از دیدگاه اسلامی، انسانی که خودآگاهانه با تمام هستی ارتباطی زنده وپویا و متکامل دارد؛ دارای روان سالم است. عالی ترین الگوهای إنسان‌های سالم نیز انبیا واولیا هستند؛ چراکه خودآگاهانه ترین، پویا ترین ومتکامل ترین رابطه را با کل هستی دارند. دیگر انسان ها نیز به میزان بهره مندی شان از ملاک های امید وسلامت روانی که آن بزرگواران در توصیه‌های دینی خود مشخص کرده اند؛ از امید و در نتیجه سلامت روان بهره مند هستند.[44]

دانشمندان علم روانشناسی نیز درباره اهمیت آینده نگری در شخصیت افراد، سخنان قابل درنگی دارند. از نظر آلپورت، داشتن هدف های دراز مدت کانون وجود آدمی را تشکیل می دهد و بشر را از حیوان و سالمند را از کودک و در بسیاری از موارد، شخصیت سالم را از شخصیت بیمار متمایز می سازد».[45] وی بر این باور است افرادی که از سلامت روان برخوردارند، فعالانه در پی هدف ها و امیدها و رؤیاهای خویشند و رهنمون زندگی شان معناجویی و ایثار و حسن تعهد است. تعقیب هدف هیچ گاه پایان نمی پذیرد. اگر هدفی را باید کنار گذاشت، باید بی درنگ انگیزه جدیدی آفرید. افراد سالم به آینده می‌اندیشند و در آینده زندگی می کنند.

فرانکل نیز معتقد است شخصیت های سالم به آینده می نگرند و به هدف ها و وظایف آتی توجه می‌کنند. در واقع به چنین هدف هایی نیاز دارند. این ویژگی انسان است که تنها با نگرش به آینده می تواند زندگی کند.[46] بدون اعتقاد به آینده، محمل معنوی زندگی از میان می رود و روح و جسم به سرعت به فنا محکوم می گردد. باید برای ادامه زندگی دلیلی داشت و در راه هدفی آتی کوشید؛ وگرنه زندگی، معنای خود را از دست می دهد.[47] اگر امید دارای چنین نقش تأثیرگذاری در زندگی ماست، باید به دنبال شیوه‌ای در زندگی بود که با امید به آینده روشن و بهتری همراه باشد و سبک زندگی منتظرانه در عصر غیبت واجد چنین خصوصیتی است؛ زیرا ویژگی این شیوه زندگی، با اعتقاد قلبی به قطعی بودن وعده الاهی و اراده پروردگار مبنی بر تشکیل حکومت حق مهدوی در جهان برمبنای این آیه شکل گرفته است: « وَ تُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثین»[48] براساس چنین اعتقاد قلبی نیروی امید در کالبد فرد و جامعه منتظر دمیده می شود و همین امر پشتوانه محکمی برای فعالیت ها است.

4-2. تلاش برای ایجاد حکومت اسلامی

یکی دیگر از آثار اجتماعی غیبت امام عصر، تلاش منتظران در این زمان برای ایجاد حکومت اسلامی است؛ ولی چون که این اثر مورد نقد و نظر است، بیان چند مقدمه لازم به نظر می رسد:

الف) اندک تاملی در قرآن، روایات و تاریخ اسلام، به خوبی نشان می دهد که اسلام دین کامل و جامع برای نجات انسان ها از جانب خدای متعال است و در تمام ابعاد فرهنگی، اجتماعی و فردی دارای برنامه‌های آموزنده و قوانین پیشتاز است و در مسائل اجتماعی و حکومتی، مؤلفه هایی از قبیل حدود، دیات، قصاص، نکاح، طلاق، قضا و معاملات و حتى روابط بین ملت‌ها و حقوق بین الملل را مطرح کرده است تا قوانین دین در هر زمان و در هر جامعه اجرا شوند و این، اندیشۀ تشکیل حکومت اسلامی و ضرورت ایجاد آن را به اثبات می‌رساند.[49] امام خمینی در این زمینه می‌فرمایند:

ولایت فقیه و حکومت اسلامی از موضوعاتی است که تصور آن موجب تصدیق آن می‌شود و چندان به برهان احتیاج ندارد؛ به این معنا که هر کس عقاید و احکام اسلامی را حتی اجمالاً دریافته باشد؛ چون به ولایت فقیه حکومت اسلامی برسد و آن را تصور آورد، بیدرنگ تصدیق خواهد کرد و آن را ضروری و بدیهی خواهد شناخت.[50]

ب) تلاش برای ایجاد حکومت اسلامی در عصر غیبت

همان طور که از بحث قبلی روشن شد، ضرورت ایجاد حکومت، به دلیل نیاز ندارد؛ ولی سوال این است که در عصر غیبت، آیا لازم است حکومتی داشته باشیم یا نه ؟ در این مورد بین علماء اختلاف نظر هست. برخی از عالمان اقامه حکومت را از شؤون امام معصوم (علیه السلام) دانند و لذا اقدام و تلاش برای تشکیل حکومت را در عصر غیبت به هیچ عنوان جایز نمی دانند.[51] این گروه با تبلیغ این ایده که وظیفه ما در عصر غیبت فقط انتظار است و بس و ما نباید در کارهای سیاسی دخالت کنیم؛ معتقدند که این تلاش برای ایجاد حکومت در عصر غیبت، غیر مشروع و یکی از موانع ظهور حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف)می باشد.

با نگاهی به گفته‌ها و نوشته‌های طرفداران این دیدگاه و دلایلی که به آن ها استناد کرده اند، می‌توان گفت که منشاً این باور انحرافی سه راه زیر است:

۱. برداشت نادرست از روایاتی که گسترش ستم و فساد را از نشانه‌های ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) معرفی می‌کنند.[52]

۲.استناد به روایاتی که از هر گونه قیامی در عصر غیبت نهی و به سکوت و صبر بر بلاها دعوت کرده اند؛ [53]

۳. تفسیر نادرست از امامت و رهبری و این تصور که تشکیل حکومت در عصر غیبت دخالت در قلمرو کار امام معصوم ( علیه السلام) است.

اجمالاً این که این نظریه از چند جنبه جهت مردود است و با توجه به این که نظریه مذکور، بسیاری را از حق دور کرده است و از جانبی به بحث ما ارتباط دارد، به بررسی اجمالی و نقد این دیدگاه می‌پردازیم:

اولاً ، این روایات در صدد نهی از قیام و مبارزه با ستم و فسادند که با آیات جهاد و امر به معروف ونهی از منکر و همچنین با سیره ائمه معصوم (علیه السلام) ناسازگارند. از این رو، باید به دیدگاه اصیل اسلامی که همان، تشویق مبارزه و جهاد است، توجه کرد. ثانیاً، روایاتی که بر فراگیر شدن ظلم در هنگام ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دلالت می‌کنند، به این معنا نیستند که همه مردم در آن زمان فاسد و ستمگرند و هیچ فرد و یا گروه صالحی در آن هنگام یافت نمی شود که از حق طرفداری کند که در نتیجه فراگیر شدن ظلم و فساد امری جبری باشد و مبارزه با آن غلط و در حکم مبارزه با مقدمه ظهور فرج آن حضرت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد؛ زیرا به تعبیر قرآن، به هنگام ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) افراد صالح و مستضعف وجود دارند که آن‌ها وارث حکومت زمین به رهبری آن حضرت می شوند.[54] روایات متعددی نیز بر این معنا دلالت دارند.[55]

5-2 . مهربانی و خیر خواهی

معیار دیگری که برای سبک زندگی منتظرانه در عصر غیبت وجود دارد، داشتن رفتارهایی برخاسته از روحیه نصیحت و خیرخواهی نسبت به دیگر دوستداران امام زمان است؛ زیرا کسی که خود را در دوران غیبت و در جبهه انتظار و در صف درگیری با اهل باطل می بیند، به همه هم‌سنگرانش مهربان است. از همین رو، در بسیاری از احادیث، مهدوی امامان معصوم (علیه السلام ) به این نکته اشارات مختلفی داشته اند. امام رضا (علیه السلام) می فرماید:

مَنْ مَاتَ لَا یَعْرِفُهُمْ وَ لَا یَتَوَکَّاهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ مَاتَ مِیتَةٌ جَاهِلِیَّةٌ وَ أَنَّ مِـردینهم حُسْنَ الصُّحْبَةِ وَ حُسَنَ الْجَوَارِ وَ بَدْلَ الْمَعْرُوفِ وَکَفَ الْأَذَى وَ بَسْطَ الْوَجْهِ وَ النَّصِیحَةَ وَ الرَّحْمَةَ لِلْمُؤْمِنِینَ؛[56] هر کس آن‌ها [امامان] را به نام خود و پدرانشان نشناسد، و ولایت و رهبری آن‌ها را نپذیرد و بمیرد، به روش جاهلیت مرده است و از برنامه‌های دین آن ها: ...حسن مجالست و خوش همسایگی، احسان، بیزاری، گشاده رویی، خیرخواهی و ترحم به حال مؤمنان است.

همچنین در کتاب های حدیثی آمده است که یکی از اصحاب امام باقر (عج) می‌گوید:

« بـا جماعتی خدمت امام باقر (عج) رسیدیم و گفتیم: یا ابن رسول اللـه! مـا عـازم عراق هستیم؛ به ما سفارشی فرما. امام فرمود: «لِیُقَوِّ شَدِیدَکُمْ ضَعِیفَکُمْ وَ لْیَعُدْ غَنِیُّکُمْ عَلَى فَقِیرکُمْ وَلَا تَبْقُوا سِرنَا... وَاعْلَمُوا أَنَّ الْمُنْتَظِرَ لِهَذَا الْأَمْرِ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ؛[57] باید توانای شما به ناتوانتان کمک و ثروتمندتان به فقیرتان احسان کند و راز ما را فاش نکنید و بدانید برای کسی که انتظار این امر ظهور امام قائم را دارد، مانند اجر روزه دار شب زنده دار است.»

 بدین گونه منتظر حضرت ولی عصر پیش از آنکه به دنبال آسایش و منافع شخصی خود باشد، از منشی در زندگی تبعیت می کند که در آن راحتی دوستداران امام زمان را بر راحتی خود مقدم می دارد.

6-2 . ایثار و فداکاری

«ایثار و فداکاری» آن است که شخص مال یا چیز دیگر را در عین احتیاج خود به دیگری ببخشد. خدای تعالی در مدح ایثارگران می‌فرماید: «وَ یُؤثِرُونَ عَلَی الْفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خصاصه؛[58] آن‌ها دیگران را بر خود مقدم می دارند هر چند شخصا شدیدا به آن نیازمند باشند.»

رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلّم نیز فرموده اند:

 « أیما امرء اشتهى شهوة فرد شهوته و آثر على نفسه، غفر له؛[59] هر مردی که چیزی را بخواهد و خود را از آن خواهش نگاه دارد و دیگری را بر خود ترجیح دهد، آمرزیده می‌شود.»

همچنین روایت شده است که روزی حضرت موسی ( علیه السلام ) فرمود :

«خدایا!، برخی از درجات محمد (صلى الله علیه و آله) و امت او را به من بنمای. خداوند فرمود:« موسی، تو تاب این را نداری؛ لکن یکی از منزلت های او را به تو می‌نمایانم؛ منزلتی بزرگ که او را به سبب آن بر تو و بر همه خلق برتری داده ام.» آن گاه ملکوت آسمان ها را بر او مکشوف کرد. ساخت پس منزلتی را دید که نزدیک بود از درخشش انوار آن و قرب به خدا جانش تلف شود. پرسید: خدایا! به چه چیز به این کرامت مخصوص گردید؟ خدا فرمود: «به خلق و خوبی که ویژه او ساختم و آن ایثار است. ای موسی!، هیچ یک از آنان در عمر خود ایثار نخواهد کرد، مگر این که از حسابرسی او شرم خواهم داشت و او را در هر جای بهشت که خواهد، جای خواهم داد.»[60]

اگر در عصر غیبت و در روزگار انتظار در این زمینه تمرین نکرده باشیم، چگونه به امام منتظر جواب مثبت خواهیم داد و چگونه خواهیم گفت که ما منتظر شما بودیم و چگونه با فداکاری از جان خود و با تحمل سختی‌ها و چشم پوشی از لذایذ و آسایش خوبی‌ها و خوشحالی‌ها را برای دیگران هدیه خواهیم کرد؟ بنابراین، انتظار آن حضرت، می طلبد که با ایثار و فداکاری مالی، خود را برای شرکت در جهاد جانی آماده کنیم.

7-2. بصیرت و اگاهی

«بصیرت» به معنای بینش عمیق در مسائل فکری و اجتماعی است تا انسان فریب نخورد؛ باطل را به جای حق نپذیرد؛ مورد سوء استفاده دشمنان قرار نگیرد؛ دچار فتنه‌های اجتماعی نشود و معنای «زندگی صحیح» را بر مبنای رهنمودهای دین بشناسد و پیرو امامان معصوم باشد.

اگر چشم و بصر برای زندگی روزمره راه و چاره است تا در چاه نیفتیم؛ بینایی و بصیرت هم برای شناخت حق و باطل و دوست و دشمن و راه و بیراهه لازم است تا گمراه نشویم و بازیچه شیطان نگردیم. امام علی (عج) فرمود: «نظر النصر لا یُجدی إذا عَمِیت البصیرة[61]؛ نگاه چشم فایده ای ندارد، آن گاه که چشم بصیرت کور باشد. » پیامبر خدا (ص) نیز فرموده است: «لَیس الأعمى من یعمى بصره إنما الأعمى مَنْ تعمى بصیرته؛[62] کور کسی نیست که چشمش نابینا باشد؛ همانا کور کسی است که چشم بصیرتش کور باشد.» این سخن به ضرورت کسب معرفت صحیح دینی از راه های مطمئن و مورد قبول اشاره دارد. در عصرحضور امامان، دین و احکام آن را باید از آن معصومان فراگرفت و در عصر غیبت از علمای دین که کارشناسان امور دینی اند. در این صورت، احتمال گمراهی و خطا بسیار کم تر است.

 

نتیجه گیری

هدف نهایی از آفرینش انسان و جهان و فرستادن وحی و برانگیختن انبیا و اولیاء؛ پرورش، تربیت و تکامل انسان است. خداوند برای تحقق این امر برنامه جامع و کلان تربیتی خود را در قالب یک زنجیره، تربیتی متشکل از حلقه‌های تربیتی منظم و به هم پیوسته و متناسب با هر زمان و مکان و در قالب برنامه ای بلند مدت تنظیم کرده است.

تربیت مهدوی در عصر غیبت، به عنوان آخرین حلقه و مهم ترین قسمت از زنجیره تربیتی الاهی، تجلی آخرین فرصت ادیان، (بقیة الله و نتیجه نهایی برنامه بلندمدت الاهی در نظر گرفته شده است. در واقع تلاش‌های حضرت آدم (علیه السلام )و صد و بیست و چهار هزار پیغمبر ومعصومان (علیهم السلام ) برای تربیت بشر در حکومت مهدوی به طور کامل به ثمر می نشیند.

 این مقاله در ابتدا به مفهوم شناسی و در ادامه به انواع غیبت و اهمیت آن و سپس به آثار تربیتی غیبت در بعد فردی و اجتماعی از نظر آیات و روایات و اسلام به این موضوع پرداخته است. بر اساس نتایج این تحقیق، آثار تربیتی غیبت در بعد فردی عبارت است : خودسازی و آمادگی فردی، به یاد امام بودن، آراستگی به عدالت، دعا برای تعجیل در ظهور، آراستگی به تقوا عنوان زمینه ساز دیدار، یاد خدا و ذکر در عصر غیبت، نظم و برنامه ریزی، قناعت، بهره مندی از دین شناسی بنیادین، آراستگی به زینت صبر و حفظ ایمان. همچنین آثار تربیتی غیبت در بعد اجتماعی عبارت است از: لزوم اصلاح طلبی، آمادگی و جهاد، امید به آینده، تلاش برای ایجاد حکومت اسلامی، حسن خلق و خیر خواهی و دلسوزی، ایثار و فداکاری و بصیرت و آگاهی.

 

 

[1] . طلبه سطح دو حوزه علمیه قم. Hosain.hosainy213@gmail.com

[2]. طلبه سطح دو حوزه علمیه الزهرا دزفول.  Sydhamnh768@gmail.com

[3]. ابن منظور، لسان العرب، ج۵، ص۱۲۷.

[4]. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص184.

[5]. امامی ، حقوق معدنی، ج۵، ص ۱۹۰.

[6] . صفایی، حقوق خانواده، ج۲، ص ۱۴۹۰.

[7]. شریعتمداری، تعلیم تربیت اسلامی،ص.۹

[8]. باقری، نگاه دوباره به تربیت اسلامی، ص۵۳.

[9]. معجم، مقاییس لغت،ج۴،ص۴۰۳.

[10]. عسکری، الفروق الغویه، ص۶۳.

[11]. طباطبایی ، عطر انتظار ،ج ۱۴،ص ۱۳.

[12]. پطروشفسکی، نهضت سربداران خراسان، کشاورز، صص۷۹-۷۷.

[13]. ری شهری، میزان حکمه ، ج۷ص۲۵۹.

  1. رعد ، ۲۸.
  2. کلینی، اصول کافی ، ایمان والکفر ج۱، ص۱۸۶.
  3. عاملی، وسائل شیعه،ج۱۶، ص ۳۴۵.

[17]. حکیمی ، خورشید مغرب، ص۲۸۰.

[18]. مجلسی بحارالانوار، ج۵۲،ص۱۲۶.

[19]. معجم، احادیث المهدی، ج۱،ص۲۶۸.

[20]. صافی، منتخب ،ص۲.

[21]. این المنتظرالاقامت العوج ، مفاتیح جنان، ص ۵۳۵.

[22]. مجلسی ، بحارانوار، ج۵۱، ص ۳۷۱.

[23]. صدوق، کمال الدین، ص۴۸۳.

[24]. کلینی، الکافی، ج‏1، ص 179.

[25]. طوسی، تجرید الاعتقاد، ص221.

[26]. محدثی، زندگی مهدوی، ص۸۸.

[27]. مجلسی ، بحار الانوار، ج۵۳، ص۳۲۱.

[28]. نهج البلاغه، نامه47.

[29]. قمی، مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره ، ص۵۴۷.

[30]. حیدر، آثار تربیتی انتظار، ص۸۶.

[31]. گفتمان مهدویت سخنرانى و مقاله‏هاى گفتمان چهارم، ص213.

[32]. صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج‏2، ص 484.

[33]. ال عمران،۱۱۰.

[34]. صدوق، التوحید، ص34.

[35]. کلینی، الکافی، ج۵، ص۵۶.

[36]. خزاز رازی، کفایة الأثر فی النص على الأئمة الإثنی عشر، ص225.

[37]. نعمانی، الغیبه، ص۳۲۰.

[38]. قمی، مفاتیح الجنان، دعای عهد امام زمان.

[39]. حسینیان، چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن، ص ۱۵-۱۶.

[40]. جمعی از نویسندگان، نگاهی تحلیلی به زندگی حضرت مهدی، ص۶۹.

[41]. رضوانی، موعود شناسی، ص۹۹.

[42]. مجلسی،بحار الانوار،ج۹ص۱۴۳.

[43]. صدر، راه مهدی، صص۲۴-۲۰.

[44]. نجم، اثار تربیتی اعتقاد به مهدویت، ص۶۱.

[45]. شولتس، روان شناسی کمال، ص۱۶.

[46]. همان، ص۲۰.

[47]. همان، روانشناسی کمال، صص۱۶۵-۱۶۶.

[48]. قصص ۵.

[49]. حیدر، آثار تربیتی انتظار، ص۱۰۶.

[50]. خمینی، ولایت فقیه، ص۵.

[51]. عنایت، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، ص۲۹۰.

[52]. مجلسی، بحاالانوار، ج۵۱، صص۷۳-۷۱.

[53]. عاملی، وسائل شیعه، ج۵، ص۵۲؛ طبرسی، مستدرک وسائل، ج۱۱، ص۳۴.

[54]. نور: ۵۵؛ انبیاء: ۱۰۵.

[55]. کاشانی، تفسیر صافی، ج۳، صص۳۵۷-۳۸۲-۴۴۴.

[56]. حرانی، تحف العقول،ص۴۱۶.

[57]. کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۲۲.

[58]. حشر: ۹.

[59]. شبر، اخلاق، ص۲۶۱.

[60]. مجتبوی، علم اخلاق اسلامی، ج۳، ص۱۶۴.

[61]. آمدی، غررالحکم، ج۱، ص۴۷.

[62]. پاینده، نهج الفصاحه، ص۲۵۶.

  1. منابع

    قرآن کریم

    نهج البلاغه

    1. ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، دار الفکر بی جا، ۱۳۹۹ق.
    2. ابن منظور، محمد ابن مکرم، لسان العرب، دار صادر بیروت، ۱۴۱۴ق.
    3. امامی کاشانی، محمد، گفتمان مهدویت، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم،قم ۱۳۸۷.
    4. امامی، اسدالله، حقوق معدنی: انتشارات اسلامیه، بی جا ۱۴.۱ق
    5. امدی، عبدالواحدبن محمد، غررالحکم و دررالحکم، خوانساری، انتشارات دانشگاه، چاپ چهارم، تهران، ۱۳۶۶.
    6. باقری، خسرو، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، مدرسه، چاپ سیزدهم، تهران ۱۳۸۵.
    7. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، انصاریان، قم ۱۳۸۳.
    8. پطروشفسکی، ایلیا، نهضت سربداران خراسان،: مترجم:کشاورز، انتشارات پیام، قم ۱۳۵۱.
    9. جمعی از نویسندگان، نگاهی تحلیلی به زندگی حضرت مهدی، تهران: دبیرخانه دائمی اجلاس، بی تا.
    10. حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، محقق:علی اکبر غفاری، قم:انتشارات موسسه نشر اسلامی، ۱۳۶۳.
    11. حسینیان، روح الله، چهار قرن تلاش شیعه برای ماندن،: نشر انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۸۲.
    12. حکیمی، محمدرضا، خورشید مغرب،: ناشر: دلیل، بی جا ۱۳۸۷.
    13. حیدر، رضوان، آثار تربیتی انتظار ظهور،: بی نا، بی جا بی تا.
    14. خزاز رازى، على بن محمد، کفایة الأثر فی النصّ على الأئمة الإثنی عشر، بیدار قم، 1401 ق.
    15. خمینی، روح الله، ولایت فقیه، ، موسسه نشر آثار حضرت امام، قم ۱۳۷۳ش.
    16. دوان، شولتس، روانشناسی کمال،: نشر: پیکان، بی جا ۱۳۹۶.
    17. راغب اصفهانی، حسین ابن محمد، مفردات الفاظ قران، محقق:صفوان عدنان داوودی،:دار الشامیه، بیروت ۱۴۱۲.
    18. رضوانی، علی اصغر، موعود شناسی،:مسجد مقدس جمکران، قم ۱۳۸۶.
    19. شریعتمداری، علی، تعلیم تربیت اسلامی،:نشر امیرکبیر، تهران ۱۳۷۷.
    20. شیرازی، ناصر، امامت،: انتشارات دار الکتب اسلامیه، تهران ۱۳۸۵.
    21. صافی، لطف الله، امامت و مهدویت،: انتشارات اسلامی، چاپ سوم، قم ۱۳۷۲.
    22. منتخب الاثر،: انتشارات مولف، بی جا ۱۴۲۲ق.
    23. صدوق، کمال دین و تمام نعمه،: انتشارات دار الکتب اسلامی، قم ۱۳۹۷ق.
    24. ــــــــ، التوحید (للصدوق)، ، جامعه مدرسین ،چاپ: اول، قم، 1398ق.
    25. طباطبایی، سید محمدرضا، عطر انتظار، بی جا: نشر: موسسه فرهنگی نور الائمه، ۱۳۸۸.
    26. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، مترجم: سید محمد باقر موسوی همدانی،: انتشارات جامعه مدرسین، قم ۱۳۷۴ش.
    27. طبرسی احمد بن علی مجمع البیان،:انتشارات کتابخانه مرعشی نجفی، قم ۱۴۰۳ق.
    28. مکارم اخلاق،:انتشارات موسسه الا عمی للمطبوعات، بیروت ۱۳۶۲ق.
    29. الاحتیاج،:نشر مرتضی، مشهد ۱۴۰۳ق.
    30. طوسی، محمد ابن حسن، الغیبه،:انتشارات موسسه معارف اسلامی، قم ۱۴۱۱ق.
    31. طوسی، نصیر الدین، محمد بن محمد، تجرید الإعتقاد، محقق محمد جواد حسینی جلالی، ، مکتب الإعلام الإسلامی، تهران، 1407ق.
    32. عاملی، محمد ابن حسن، وسائل شیعه،: محقق: موسسه ال بیت (علیه السلام)احیاء التراث، بیروت بی تا.
    33. عسکری، حسن بن عبدالله، ابو هلال الفروق الغویه، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۹۸.
    34. عنایت، حمید، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، :مترجم: بها الدین خرمشاهی، خوارزمی، قم بی تا.
    35. قمی، عباس، مفاتیح الجنان،: الهادی، مترجم: موسوی، بی جا: ناشر ۱۳۹۰.
    36. قندوزی، سید سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده لذوی القربی، : بی نا، چاپ دوم،قم ۱۴۲۳ ق.
    37. کاشانی، محسن، تفسیر الصافی،:محقق: محسن کوچه باغی، موسسه الا علمی، تهران ۱۳۶۲ش-۱۴۰۴ق.
    38. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، مترجم: مصطفوی،:انتشارات کتاب فروشی اسلامی، تهران ۱۳۶۹ش.
    39. مجتبوی، جلال الدین، علم اخلاق اسلامیه،: انتشارات بهمن، قم ۱۴۱۱ه.ق.
    40. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، موسسه الوفا، بیروت ۱۴۰۴ق.
    41. محدثی، جواد، زندگی مهدوی،:موسسه بنیاد فرهنگی، قم ۱۳۹۲.
    42. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، :انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی،قم بی تا.
    43. مطهری، مرتضی، بیست گفتار، : انتشارات صدرا،بی جا ۱۳۹۵.
    44. مفید، محمد بن نعمان، ارشاد، مترجم: سیدهاشم رسولی محلاتی، ناشر:دفتر فرهنگ اسلامی،تهران ۱۳۹۶.
    45. موسسه فرهنگى انتظار نور، گفتمان مهدویت: سخنرانى و مقاله‏هاى گفتمان چهارم، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم) ، (ایران)، چاپ: 4،قم 1387 ه.ش.
    46. نراقی، احمد، معراج السعادت، :انتشارات هجرت،قم ۱۳۷۷.