نویسنده
دانشپژوه سطح چهار مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
A large part of the narrations and Hadiths of the Prophet and Imams has been dedicated to the issue of Mahdism and coming a divine savior at the End of Time; and some scholars, especially the scholars of the minor occultation, have played a more key role in promoting and publishing such narrations than other narrators. Among them, we can mention Aḥmad b. Muhammad b. Saʿīd known as Ibn-e ʿUqdah.
This article aims to analyze Ibn-e ʿUqdah’s Mahdavi narrations with a descriptive-analytical method.
With the typology of the narrations transmitted by him, this essay depicts the breadth and diversity of the Hadiths. Also his narrations, despite the fact that he believed in Zaydiyyah, shows the consistency of his narrations with the narrations of the Twelver Shia narrators, and also the incompatibility of some of his narrations with the beliefs of the Zaydism. And it tells about his confrontation with deviant sects such as Ismāiliyyah, Wāqifiyyah, and even the claim of being the promised Mahdi by some Zaydi leaders.
کلیدواژهها [English]
کاوشی در روایات مهدوی احمد بن محمد بن سعید، معروف به ابن عقده
چکیده
بحث مهدویت و اعتقاد به منجی آخرالزمان، بخش قابل توجهی از روایات و احادیث معصومان: را به خود اختصاص داده است و برخی از عالمان، به ویژه عالمان پژوهشگر در زمینه دوره غیبت صغرا در ترویج و نشر اینگونه روایات نقش پررنگتری نسبت به دیگر راویان داشتهاند؛ که از آن جمله میتوان به احمد بن محمد بن سعید معروف به ابن عقده اشاره کرد.
این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی، در صدد واکاوی روایات مهدوی ابن عقده است.
این جستار با گونهشناسی روایات مهدوی ابن عقده، وسعت و تنوع موضوعی این گونه روایات را به تصویر میکشد. همچنین این نوشتار با بررسی روایات مهدوی ابن عقده، همسو بودن روایات او را با وجود گرایش زیدی با روایات راویان امامی و همچنین ناسازگاری برخی از روایات وی را با اعتقادات زیدیه نشان میدهد؛ و از مقابله ابن عقده با فرقههای انحرافی همچون اسماعیلیه، واقفه و حتی ادعای مهدویت برخی از رهبران زیدیه حکایت میکند.
واژگان کلیدی: احمد بن محمد بن سعید (ابن عقده)، روایات مهدوی، امام دوازدهم4، زیدیه، امامیه.
مقدمه
دوران غیبت صغرا (260- 329 ق ) از مقاطع حساس و یکی از دشوارترین ادوار تاریخی شیعیان امامی است؛ عصری که در باور امامیه آخرین امام منصوص الاهی، بر اساس عوامل و قضایایی از چشم آدمیان مستور شد و به روشی دیگر با پیروانش ارتباط برقرار کرد. بیتردید این غیبت مبدا دغدغهها، ابهام ها، پرسشها، شبهات، تشتت امامیه و رشد مدعیان دروغین گردید. از این رو، عالمان امامی که مهمترین وظیفه خود را نجات شیعیان از این حیرت و سردرگمی میدانستند؛ به تبیین آموزه مهدویت پرداختند و با ارائه روایات فراوانی از معصومان:، به اثبات این آموزه و پاسخ به شبهات مرتبط به آن همت گماردند. نکته در خور توجه آن است که حجم قابل توجهی از روایات برخی از عالمان شیعی غیرامامی که حیات علمی آنان در دوره غیبت صغرا بوده؛ به این آموزه اختصاص یافته است؛ که از آن جمله میتوان به «احمد بن محمد بن سعید»، معروف به «ابن عقده» اشاره کرد. او یکی از محدثان بزرگ شهر کوفه بوده و به گفته رجالیان گرایش زیدی داشته است و روایات بسیاری در مسائل مربوط به مهدویت بیان کرده است، که با بررسی آثاری همچون کتاب الغیبة نعمانی میتوان تا حدی نقش ابن عقده را در تبیین این آموزه تصویر کرد. این پژوهش در صدد است با واکاوی روایات مهدوی ابن عقده و گونهشناسی آنان به این سوالات پاسخ دهد:
زیست نامه
احمد بن محمد بن سعید بن عبد الرحمن، با القاب سبیعی، همدانی[1] و کوفی و با کنیه ابوالعباس خوانده شده است[2]. پدر وی - به علت مهارت در علم صرف و نحو– به لقب «عقده» معروف بوده؛ از این رو، احمد بیش از هر نام، لقب و کنیه دیگر به ابن عقده شهرت یافته است.[3] ابن عقده در نیمه محرم[4] سال 249 هجری[5] متولد شد. وفات وی راخطیب بغدادی و شیخ طوسی در کتاب رجال، سال 332 هجری [6]و نجاشی و شیخ طوسی در کتاب فهرست سال 333 هجری بیان کردهاند.[7] خطیب بغدادی، هفتم ذی الحجه را به ترتیب روز و ماه وفات او ذکر کرده است.[8] ابن عقده در آگاهی بر دانش حدیث و حفظ آن در عصر خود زبانزد بود. ذهبی بعد از یادکرد وی، با تعابیری همچون علامه، نادرزمان و یکی از بزرگان حدیث؛ به گستردگی حدیثپژوهی او اشاره کرده و مینویسد: «افراد بسیاری از اهل کوفه، بغداد و مکه از وی حدیث نوشتهاند که قابل وصف نیست. او همه تراجم و ابواب و نیز احادیث مشایخ متعدد را نزد خود گرد آورد و از کوچک و بزرگ و ثقه و مجهول شنید و نوشت.»[9] محفوظات حدیثی خیره کننده وی سبب شد، که برخی او را حافظترین محدث در حوزه حدیث کوفه بدانند؛[10] و در میان عالمان امامیه و اهل سنت، با لقب «حافظ» خوانده شود.[11] شیخ طوسی به نقل از خود ابن عقده مىنویسد: 120 هزار حدیث با سند حفظ بوده و سیصد هزار حدیث دیگر در اختیار داشته است.[12] بر اساس نقل دیگری از ابن عقده، وی سیصد هزار از احادیث اهل بیت: را حفظ است.[13] شرح حال نویسان متقدم امامی همچون نجاشی و شیخ طوسی از او با عظمت و نیکی یاد کرده و وی را در نقل حدیث مورد اعتماد دانستهاند. نجاشی مینویسد: «او مردى بزرگ در میان اصحاب حدیث و به حفظ مشهور است.»[14] شیخ طوسی با عناوین «جلیل القدر» و «عظیم المنزلة» وی را ستوده[15] و همچنین مینویسد: «شأن ابن عقده در وثاقت، بزرگی و عظمت حفظ حدیث مشهورتر از آن است که به ذکر محتاج باشد.»[16] ابن عقده همچنین به عنوان عالمی رجالی بین امامیه مطرح و جرح و تعدیل او در کتاب رجالی ایشان مورد توجه بوده است. شیخ طوسی نیز در کتاب رجال در معرفی اصحاب امام صادق7 از کتاب ابن عقده که در مورد روایان امام صادق7 تالیف شده بود؛ استفاده کرده و آنچه ابن عقده آورده است، میآورد.[17] درباره مذهب ابن عقده گفته شده است که وی مذهب زیدی جارودی داشته و تا پایان عمر نیز بر آن پایدار بوده است و اینکه نامش در میان امامیه ذکر مىشود، به سبب اختلاط او با آنان، روایت ازکتابهای امامیه، روایت بسیاری از اصول امامیه و اعتماد به او است.[18]
ناگفته نماند برخی از محققان معاصر، اذعان رجالیان متقدم بر زیدی بودن وی را نپذیرفته و با ارائه شواهدی سعی کردهاند امامی بودن او را اثبات کنند.[19] ابن عقده از مشایخ بسیاری بهره برده است که از جمله میتوان از حمید بن زیاد،[20] علی بن حسن بن فضال[21] و جعفر بن محمد بن مالک فزاری[22] نام برد. در میان شاگردان ابن عقده، گروهی از مفاخر طایفه امامیه، همچون محمد بن یعقوب کلینی،[23] محمد بن ابراهیم نعمانی،[24] هارون بن موسی تلعکبری[25] و ابوغالب زراری[26] دیده میشوند.
نقش ابن عقده در تبیین روایات مهدویت
به دلیل همزمانی بخش عمدهای از دوران حیات ابن عقده با دوران غیبت صغرا، حجم قابل توجهی از روایات او به تبیین مسائل مربوط به باور مهدویت اختصاص یافتهاند؛ به گونهای که وی مقام اول روایات نعمانی در کتاب الغیبة را بر عهده دارد و کمتر بابی از ابواب این کتاب را میتوان یافت که در آن حدیثی از ابن عقده نقل نشده باشد. ابن عقده بیشتر عمر خود را در کوفه گذراند وبه گفته یکی از شاگردانش سه سفر به بغداد داشت.[27]در سومین مسافرتش در سال 330 هجری در مسجد رصافه و مسجد براثا، کرسی املای حدیث داشته؛[28] گویا نعمانی در همین سفر از وی حدیث برگرفته است.[29] نعمانی در مقدمه کتاب وثاقت و آگاهی ابن عقده به حدیث و رجال را ستوده است و درباره او مینویسد: «این مرد از کسانى است که در وثاقت، طعنى بر او وارد نمىشود و آگاهىاش به حدیث و رجال جاى گفتوگو ندارد.»[30] در میان ابواب کتاب نعمانی، ابواب مربوط به نشانههای ظهور، حجم قابل توجهی از روایات ابن عقده را به خود اختصاص دادهاند؛ به گونهای که از 86 روایت علائم ظهور که در بابهای چهارده و هیجده این کتاب آمدهاند، سهم ابن عقده پنجاه حدیث است.[31] گفتنی است اگرچه در کتابهای فهرستنگاری کتابی در موضوع نشانههای ظهور برای ابن عقده ذکر نشده است؛ برخی از محققان معاصر کتابی با موضوع مذکور با عنوان «الملاحم» برای وی ذکر و از آن، مطالبى نقل کردهاند.[32] احادیث دوازده امام یکی دیگر از گونه روایات ابن عقده در کتاب الغیبة نعمانی است.[33] این دسته روایات که بیانگر یکی از مهمترین مبانی اعتقادی امامیه (حصر عدد امامان: در دوازده تن ) است؛ از ابن عقده با مذهب زیدیه قابل توجه است. شایان ذکر است که ابن عقده یکی از طرق دستیابی نعمانی به کتاب سلیم بن قیس هلالی است. نعمانی از کتاب مذکور پنج روایت در باب ائمه دوازدهگانه نقل کرده است.[34] علاوه بر کتاب الغیبة نعمانی در کتابهایی همچون کمال الدین[35]و کفایة الاثر[36] این سنخ روایات از ابن عقده بیان شدهاند. گفتنی است در برخی از این گونه روایات، تأکید شده است که آخرین از ائمه دوازدهگانه:، مهدی و قائم است.[37] یکی دیگر از محورهایی که در روایات متعددی از ابن عقده به آن تأکید شده، مسئله غیبت و موضوعات مربوط به آن است؛ که در چند باب از ابواب کتاب الغیبة نعمانی و همچنین کتاب دلائل الامامه انعکاس یافته است.[38] روایات ابن عقده در خصوص ظهور، قیام و حکومت حضرت مهدی4 نیز در چندین باب از ابواب کتاب الغیبة نعمانی بیان شدهاند.[39] لزوم حفظ اسرار اهل بیت:،[40] الاهی بودن منصب امامت،[41] گناه مدعیان دروغین امامت،[42] لزوم معرفت و پیروی از امام،[43] ضرورت وجود حجت الاهی در روی زمین[44] و نهی از تعیین وقت برای ظهور؛[45] از دیگر مسائلی هستند که در روایات ابن عقده به آنها پرداخته شده است. ابوالحسن مرندی، یکی از نویسندگان دوران مشروطه است که در برخی از آثار خود کتابی با عنوان «الغیبة» به ابن عقده نسبت داده و روایتی از آن نقل کرده است.[46] نکته در خور توجه آن است که برای ابن عقده چنین کتابی درهیچ یک ازفهرستنگاریها ذکر نشده و تا کنون بر وجود این کتاب دلیلی به دست نیامده و کسی جز مرندی از این کتاب نقلی نداشته است؛[47] حتی آقا بزرگ تهرانی که خود استاد کتابشناسی است؛ در معرفی کتاب «الجرائد»، نوشته ابوالحسن مرندی، به نقل مرندی از کتاب الغیبة ابن عقده نام برده است.[48]
نقش ابن عقده در مقابله با فرقههای انحرافی
همانطور که گذشت، ابن عقده مذهب زیدی جارودی دانسته شده است. یکی از اصول اعتقادی این فرقه زیدی که سبب شده است، این فرقه بیش از دیگر شاخههای زیدیه به امامیه نزدیک شود؛ اعتقاد به اصل مهدویت است. شایان ذکر است بین اعتقاد جارودیه با امامیه به مهدی موعود تفاوتهایی وجود دارد: برخی از آنان، محمد بن عبد الله (نفس زکیه) را مهدى مىدانند و برخی دیگر محمد بن قاسم را که در سال 219 ق در طالقان قیام کرد و عدهای نیز یحیى بن عمر را که در سال 250 در کوفه قیام کرد، مهدی میپنداشتند.[49] به گفته ابن عقده در کتاب ملاحم منسوب به وی، چنین انتظار مىرفت که یحیى بن عمر، قائم مهدى باشد؛ زیرا تمام این علائم که به قائم مهدى مربوط مىشوند و از امام صادق7 روایت شدهاند، در زمان قیام او رخ دادهاند.[50] گفتنی است از ابن عقده، روایتی در مذمت زید، فرزند امام سجاد7 بیان شده است. به گزارش ابن عقده، زید خود را قائم و مهدی دانسته و امام صادق7 او را در این ادعا دروغگو خوانده و از کشته شدن وی خبر داده است.[51] این روایت را آیت الله خویی به خاطر برخی از راویان آن ضعیف دانسته است؛[52] اما نقل این روایت از شخصی مانند ابنعقده بسیار عجیب است. علامه تستری در این خصوص مینویسد: این روایت با زیدی بودن او منافات دارد و از امامی بودن وی حکایت میکند.[53] روایاتی دیگر از ابن عقده که همچون روایت پیشگفته با اعتقادات زیدی او ناسازگارند؛ روایاتی هستند که درآنان امام باقر و امام صادق7، پیروان خود را از همراهی کردن با قیامهای زمانه خود، همچون قیامهای زیدیه و ابومسلم خراسانی منع کرده و ازشکست و بینتیجه بودن قیام زیدیان سخن گفتهاند.[54] همچنین از ابن عقده روایتی در رد ادعای مهدویت محمد بن عبدالله (نفس زکیه) بیان شده است. گفتنی است یکی از مهمترین عناصر مهدویباوری در زمان محمد بن عبدالله (نفس زکیه) توجه ویژه به نام وی، اسم پدر او و حتی مادرش در اثبات مهدویت اوست.[55] به گزارش ابن عقده به دلیل آن که محمد بن عبدالله و پدرش به ترتیب، همنام پیامبر و همنام پدر آن حضرت هستند و مادرش نیز کنیز نیست؛ برخی شیعیان وی را قائم دانستهاند. در ادامه این گزارش امام صادق7 با بیان این نکته که قائم فرزند زن اسیر شده است، این استدلال را باطل کردند.[56] یکی دیگر ازمولفههای مهدی موعود دانستن نفس زکیه، ویژگیهای ظاهری وی بود. به گزارش ابن عقده، وجود خال سیاهی به اندازه تخممرغ در کتف محمد بن عبدالله سبب شد برخی او را مهدی بپندارند.[57] شاید بتوان گفت دلیل آن، برخی روایات است که در آنها به وجود چنین علامتی از زمره ویژگیهای مهدی اشاره شده است.[58] از سوی دیگر، در گزارش دیگری موافق با اعتقادات زیدی ابن عقده، وی از تایید قیام زید از سوی امام صادق7 خبر داده است.[59] همچنین به گفته ابن عقده، هنگامی که عبدالله بن حسن (پدر محمد بن عبدالله = نفس زکیه) و برخی از نزدیکان وی زندانی شدند، امام صادق7 به عبدالله بن حسن نامهای نوشتند ودر آن نامه عبدالله بن حسن را ستودند و از او با عنوان بازمانده صالح و اولاد پاک امام حسن7 نام بردند. ایشان پس از اعلام اندوه خود به علت وضعیت پیش آمده، وی را به صبر و شکیبایی فراخواندند.[60] نعمانی باب 24 کتاب را به رد امامت اسماعیل فرزند امام صادق7 و اثبات امامت امام کاظم7 اختصاص داده و در آن نه روایت بیان کرده است.[61] برخی از محققان معاصر احتمال دادهاند، نعمانی این باب را در بطلان مذهب اسماعیلیه و رد ادعای مهدویت حاکم دولت فاطمی (اسماعیلی مذهب) نگاشته است.[62] دو روایت این باب از ابن عقده نقل شده است.[63] ابن عقده با بیان سه روایت و گزارش تاریخی نادرستی ادعای واقفیه (اعتقاد به آخرین امام و مهدی بودن امام کاظم7) را تبیین کرده است. او در گزارشی به زندانی شدن امام کاظم7، دلیل آن و همچنین به شهادت و محل دفن آن حضرت اشاره کرده است.[64] در روایت دیگر وی، امام کاظم7 در حضور جمعی از شیعیان که در میان آن جمع، علی بن ابی حمزه (از سران واقفه) نیز حضور داشته است؛ بعد از اشاره به شهادت خود، در پاسخ به سوالی در مورد جانشین آن حضرت، با معرفی امام رضا7 از ایشان با عنوان سید دنیا و آخرت یاد میکند. در ادامه گزارش، راوی دلیل دوری جستن علی بن ابی حمزه از امام رضا7 و حسادت وی را به ایشان، سوء استفاده مالی علی بن ابی حمزه بیان کرده است. براساس این گزارش، وی از تحویل اموال متعلق به امام - که در زمان امام کاظم7 در اختیار او بود- به امام ر ضا7 خوداری کرد.[65] در گزارش دیگر، ابن عقده، امام کاظم7، امام رضا7 را بهترین اهل زمین خوانده و به برخی از شیعیان همچون زیاد قندی (از سران واقفه) هشدار داده است، که در صورت انکار حق امام رضا و خیانت به آن حضرت، لعنت خدا و ملائکه و همه مردم شامل آنان شود. در ادامه، امام کاظم7 از انحراف زیاد قندی و همفکرانش در آینده خبر میدهد. درپایان گزارش، راوی از تحقق نفرین امام کاظم7 در مورد زیاد و بیایمان از دنیا رفتن وی خبر میدهد.[66]
نتیجه
با واکاوی روایات مهدوی ابن عقده، این نتایج ملاحظه میشوند:
[1]. نجاشی، رجال ص 94، طوسی، رجال، ص 409، همو، فهرست، ص 68.
[2]. طوسی، رجال، ص 409، خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 5، ص 217.
[3]. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 5، ص 219.
[4]. همان، ج 5، ص 225.
[5]. طوسی، رجال، ص 409، خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 5، ص 225.
[6]. همان.
[7]. نجاشی، رجال ص 95، طوسی، فهرست، ص 70.
[8]. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 5، ص 225.
[9]. ذهبی، سیر اعلام النبلاء،ج 15، ص 341 – 342.
[10]. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 5، ص 219.
[11]. طوسی، رجال، فهرست، ص 68، خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 5، ص 218.
[12]. طوسی، رجال، ص409.
[13]. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 5، ص 220.
[14]. نجاشی، رجال ص 94.
[15]. طوسی، رجال، ص 409.
[16]. همو، فهرست، ص 68.
[17] . برای مطالعه بیشتر ر.ک فرجامی و حسنپور، مقام ابن عقده در تکوین رجال امامیه، ص 173 – 184.
[18]. ر.ک نجاشی، رجال، ص 94؛ طوسی، فهرست، ص 68؛ همو، رجال، ص 409 و ابن غضائری، رجال، ص 110 - 111.
[19] . ر.ک فیروزمندی و نریمانی، بررسی شخصیت رجالی ابن عقده و واکاوی مذهب او در کتب تاریخی، ص 129 – 138.
[20] . نعمانی، الغیبة، ص 99.
[21] . همان، ص 112.
[22] . طوسی، تهذیب الاحکام، ج 6، ص 51.
[23] . کلینی، الکافی، ج 5، ص 4.
[24] . ر.ک نعمانی، الغیبة، ص 248 – 274.
[25] . جمعی از علماء، الأصول الستة عشر، ص 187.
[26] . زرارى، احمد بن محمد، رسالة ابى غالب الزراری الى ابن ابنه فى ذکر آل اعین، ص 52 و 171.
[27]. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 5، ص 222.
[28]. همان، ج 5، ص 219 و طوسی، الامالی، ص 269.
[29]. شبیری زنجانی، نعمانی و مصادر غیبت (1)، ص 253.
[30]. نعمانی، الغیبة، مقدمه مولف، ص 25.
[31]. ر.ک همان، ص 248 – 274 ؛ 278 – 282؛ 299 – 301؛ 304 و306.
[32]. ر.ک حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص 43 – 44 ؛ 53 – 54 و 86.
[33]. ر.ک نعمانی، الغیبة، ص 66 – 67 ؛ 99 – 101و 110 – 111.
[34]. همان، ص 68 – 84.
[35]. صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 269 – 270.
[36]. خزاز رازى، کفایة الاثر، ص 32 – 34 ؛ 38 – 39؛ 44 – 45؛ 139 – 140؛ 230 – 231 و 303 – 304.
[37] . ر.ک نعمانی، الغیبة، ص 81 و خزاز رازى، کفایة الاثر، ص38؛ 45 و 304.
[38] . ر.ک نعمانی، الغیبة، ص 142- 149؛ 158؛ 163؛ 170- 182؛198 - 200؛ 204- 206 ؛ 208-211 و 228 و ر.ک طبری، دلائل الامامة، ص 530 – 532.
[39] . ر.ک نعمانی، الغیبة، ص 232 – 241؛ 283 – 285؛ 296 – 297 ؛307 – 310؛ 312 – 313؛ 316 – 322 و 331 – 332.
[40]. ر.ک همان، ص 33 – 35.
[41]. نعمانی، الغیبة، ص 51 – 52 و 54.
[42]. همان، ص 111 – 114.
[43] . همان، ص 127 – 129 و 135و 331.
[44]. همان، ص 136 – 137، طبری، دلائل الامامة، ص 433.
[45]. نعمانی، الغیبة ، ص 288 و 292 – 293.
[46] . مرندی، نور الانوار، ص 271.
[47]. شهبازیان و آیتی، نقد و بررسی نشانههای ظهور در سه اثراز شیخ ابوالحسن مرندی، ص 127.
[48]. آقابزرگ تهرانى، الذریعة إلى تصانیف الشیعة، ج 5، ص 93.
[49]. ر.ک موسوی نژاد، آشنایی با زیدیه، ص 87 – 88.
[50]. ر.ک حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص 53 و 86.
[51]. نعمانی، الغیبة، ص 229.
[52]. خویی، معجم الرجال الحدیث، ج 8، ص 363.
[53]. تستری، قاموس الرجال، ج 1، ص 604.
[54]. ر.ک نعمانی، الغیبة، ص 194 –197 و 279 – 282.
[55]. ر.ک برادران و گلپور سوته، مهدی باوری ومولفههای آن درمیان زیدیان مقارن با ظهورنفس زکیه (100 – 145 )، ص 122- 125.
[56]. ر.ک نعمانی، الغیبة، ص 229 – 230.
[57]. ابو الفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 215.
[58] . ر.ک نعمانی، الغیبة، ص 216.
[59]. حلی، رجال، ص 58.
[60]. ابن طاووس، الاقبال بالاعمال الحسنة، ج 3، ص 82 – 85.
[61]. نعمانی، الغیبة، ص 324 – 329.
[62]. شیبری زنجانی، معرفی کتاب غیبت نعمانی، ص 374 و 378.
[63]. ر .ک نعمانی، الغیبة، ص 324 و 326.
[64]. ر.ک مفید، الارشاد، ج 2، ص 237 – 243 و طوسی، الغیبة، ص 26 – 31.
[65]. ر.ک طوسی، الغیبة، ص 65 – 66.
[66]. طوسی ، الغیبة، ص 68.
منابع
15.__________________، نعمانی و مصادر غیبت (1)، فصلنامه انتظار موعود، شماره2، زمستان 1380.